چقدر مساوات براست ! بعضی از حکومتها حقوق یکسانی برای مردم قائل نیستند و عده ای را بر عده ای دیگری تر جیح می دهند که این بدترین روش حکومتداری است . در بعضی از کشور ها و حکومتهای دیگر که دم از عدالت زده می شود ، عدالت نیست مساوات است.یعنی همه دربرابر قانون بطوریکنواخت مورد لطف و غضب قرار می گیرند. آیا درست است فقیرو غنی دردادن مالیات به یک میزان مورد محاسبه قرارگیرند ؟ این به مانند آنستکه ما از فیل و مورچه به یک میزان گندم بخواهیم و.و.. فردای قیامت خداوند متعال هر کس را با تو جه با اخلا ق ذاتی و امکانات مادی و شر ایط طبیعی که در دنیا برای او مهیا کرده است مواخذه می فرماید .هر گز یک فرد بخیل ذاتی با یک فرد سخی ذاتی به یک میزان محاسبه نمی شوند .هر گز از یک بخیل ذاتی تو قع نیست که بتواند به اندازه یک سخاوتمند عطا و بخشش کند اگر چه باید صفت بد را کم و تعدیل و صفت خوب را زیاد و تقو یت کرد. حتی برای ظالم اول و دوم که اغضب و احسد قریش و عالم بودند راه نجات بود اما انها نخواستند .نقل است که ابوبکر به حضرت علی ع گفت آیا برای من راه نجاتی هست ؟ حضرت فرمودند بله ، بیا ودر حضور مردم اعتراف به حقیقت کن وکناربرو و نیز فرمودند اگر شیطان بگذارد که در راه عمر را دیدند که ابوبکر را منصرف کرد. نقل است برای هرفردیک مرتبه در بهشت و یک مر تبه در دوزخ فراهم است پس هر کس با هر صفتی می توانددر هر کدام از این دو نقطه قرار گیرد ، پس مساواتی در کار نیست. وباز نقل است که برای خلیفه و ظالم دوم یک منزل در بهشت در جوار امیر المومنین ع ویک منزل در تابوت اسفل بود که آن ملعون ابدی تابوت اسفل را برگزید .خودش گفت النار و لا العار،آتش را می خواهم و لی ننگ اعتراف به غصب خلافت را نمی خواهم .البته اعتراف او مایه نجاتش بود و مورد تحسین همه عالمیان قرار می گر فت اما او خود خواست جز ضالین باشد. آیا باید در دست هر فردی هر نوع امکاناتی قرار گیرد ؟ بعضی لیاقت ندارند و دارند و بعضی لایقند و ندارند .درم داران عالم را........ پس اوباید بیاید تا ظلم و مساوات رابرهم زند، اوست عادل همچون جدش علی، اوست نوری که عدالت را برای همه تفسیر و اجرا ء خواهد کرد ،اوست راضی کننده خدای رحمن و رحیم درحکومتداری . هر کس حتی جزئی عدالت داشت خداوند اورا عزیز داشت . پس بیا چرا ما محروم ازاین هستیم که تحت امر زمامداری تو باشیم؟